در دنیای پرتلاطم بازارهای مالی، ۲۶ اکتبر ۲۰۲۵ روزی است که بیتکوین بار دیگر توجهها را به خود جلب کرده است. با معامله در حدود ۱۱۱,۴۲۰ دلار و باز شدن کندل روزانه در توقیت GMT بر ۱۱۱,۶۵۰.۶۴ دلار، این ارز دیجیتال نشان میدهد که علیرغم نوسانات اخیر، پتانسیل صعودیاش هنوز زنده و قدرتمند است. اما چه چیزی پشت این حرکت آرام اما امیدوارکننده نهفته است؟ این حرکت صرفاً یک نوسان کوتاهمدت نیست؛ بلکه مجموعهای از عوامل ماکرواقتصادی و ساختاری بازار است که دست به دست هم دادهاند تا قفلی را که بر روی سقف روانی ۱۰۰ هزار دلاری قرار گرفته بود، بشکنند. بیایید نگاهی عمیقتر به محرکهای اصلی این موج صعودی بیندازیم.
شاید مهمترین و اولین عاملی که به ذهن میرسد، انتظارات از سیاستهای انبساطی فدرال رزرو باشد. با نزدیک شدن به جلسه کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC) در ۲۹ اکتبر، بازارها به شدت منتظر کاهش ۲۵ پایهای نرخ بهره هستند. این کاهش نه تنها یک تعدیل جزئی در نرخهای کوتاهمدت نیست، بلکه تأیید میکند که فدرال رزرو مایل به حفظ نقدینگی در سیستم مالی است، حتی در مواجهه با فشارهای تورمی پایدار در بخش خدمات. این حرکت، که مجموع کاهشها را به ۱۵۰ پایه از اوج ۵.۵ درصدی میرساند، سیگنالی قاطع برای داراییهای پرریسک مانند بیتکوین میفرستد. از لحاظ تاریخی، هرگاه فدرال رزرو چرخشی اساسی در سیاستهای خود ایجاد کرده و از انقباض به انبساط روی آورده، داراییهای دیجیتال به دلیل ماهیت ضد تورمی و عرضه محدودشان، عملکرد بهتری داشتهاند. سرمایهگذاران نهادی، به خصوص صندوقهای پوشش ریسک (Hedge Funds)، این کاهش نرخ را به عنوان یک چراغ سبز برای افزایش تخصیص سرمایه به بیتکوین تلقی میکنند، چرا که کاهش نرخ بهره، هزینه فرصت نگهداری داراییهایی که بازدهی ندارند، مانند طلا و بیتکوین، را کاهش میدهد.
جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، اخیراً تأکید کرده که سیاستها بر اساس دادهها پیش میروند، اما چالش جدیدی در این مسیر وجود دارد: تعطیلی دولت آمریکا و تأخیر در انتشار آمار کلیدی اقتصادی مانند گزارش اشتغال و دادههای تولید ناخالص داخلی. این وضعیت، فدرال رزرو را عملاً در حال عمل بدون وابستگی کامل به جدیدترین دادهها قرار داده است. این استقلال اجباری، هرچند بحثبرانگیز، میتواند به معنای ادامه سیاستهای انبساطی باشد، زیرا در نبود دادههای قوی برای اثبات عکس آن، تمایل به جلوگیری از یک رکود احتمالی غلبه خواهد کرد. نقدینگی تزریقشده به سیستم، به ناچار راه خود را به داراییهایی پیدا میکند که بیشترین پتانسیل رشد را دارند، و بیتکوین در صدر این فهرست قرار دارد. این امر، نقش بیتکوین را به عنوان پناهگاه تورمی و ذخیرهکننده ارزش در برابر تضعیف پولهای فیات تقویت میکند.
از سوی دیگر، جریانهای ورودی به صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) بیتکوین، نقش کلیدی و ساختاری در تغییر دینامیک عرضه و تقاضا ایفا کرده است. گزارشها نشان میدهد که این صندوقها در هفتههای اخیر شاهد ورود سرمایههای قابل توجهی بودهاند که احساسات بازار را به شدت بهبود بخشیده است. این جریانها فراتر از سرمایهگذاران خرد هستند و عمدتاً از سوی مشاوران مالی ثبتشده (RIAs) و خانوادههای ثروتمند صورت میگیرد که پیش از این به دلیل محدودیتهای نظارتی یا عدم وجود ابزار مناسب، از ورود به بازار کریپتو خودداری میکردند. این ورود نهادی، تقاضای دائمی و پایدار برای خرید بیتکوین ایجاد میکند و برخلاف نوسانات خرید و فروش سرمایهگذاران خرد، فشار خرید طولانیمدتی را بر بازار وارد میسازد. نهادهایی که قبلاً محتاط بودند، حالا با دیدن نشانههای ثبات و بلوغ قانونی، وارد میدان میشوند. این امر نه تنها قیمت را از طریق افزایش تقاضا بالا میبرد، بلکه حجم معاملات را نیز به طور چشمگیری افزایش داده است. حجم معاملات امروز بیش از ۲۳ میلیارد دلار بوده که نشاندهنده یک علاقه پایدار و عمیق بازار است، و این حجم بالا تأییدی بر اعتبار قیمت فعلی است.
رفتار معدنکاران (Miners) هم داستان جالبی را روایت میکند که به بخش عرضه مربوط میشود. برخلاف دورههای رکودی قبلی که فروش گسترده بیتکوین برای پوشش هزینههای عملیاتی و برق امری رایج بود، حالا شاهد تغییر الگو هستیم. دادههای آنچین نشان میدهد که معدنکاران فروش خود را به شدت کاهش داده و در حال انباشت بیتکوینهای استخراجشده هستند. این تغییر استراتژی، که برخی آن را نشانهای قوی از اعتماد بلندمدت معدنکاران به قیمتهای بسیار بالاتر در آینده میدانند، میتواند فشار فروش طبیعی که از سوی این بخش همواره وجود داشت را کاهش دهد. زمانی که بزرگترین تولیدکنندگان دارایی از فروش دست میکشند، این امر به معنای کمبود مصنوعی در بازار است که زمینه را برای افزایش قیمتها در واکنش به کوچکترین تقاضا فراهم میکند. این انباشت، همراه با نزدیک شدن به رویداد نصف شدن پاداش (Halving) بعدی، میتواند چرخه صعودی کنونی را طولانیتر و شدیدتر از چرخههای پیشین سازد.
علاوه بر این، دادههای تولید ISM نشان میدهد که بخش تولیدی آمریکا ضعیفتر از حد انتظار ظاهر شده است. این ضعف در بخش سنتی اقتصاد، میتواند فشار کمتری برای فدرال رزرو برای مبارزه با تورم ناشی از تقاضا ایجاد کند و به نوعی بهانه بیشتری برای سیاستهای حمایتی بدهد. در نتیجه، این شرایط ماکرو اقتصادی ضعیفتر، چرخه صعودی بیتکوین را طولانیتر میکند – ایدهای که برخی تحلیلگران خبره بر آن تأکید دارند و معتقدند که بازار کریپتو میتواند بدون نیاز به یک اقتصاد جهانی بیش از حد داغ، شکوفا شود.
البته، نمیتوان از اخبار و تحولات ژئوپلیتیکی و جهانی چشمپوشی کرد. مذاکرات تجاری آمریکا و چین در کوالالامپور، که مقامات هر دو طرف آن را 'بسیار سازنده' توصیف کردهاند، پتانسیل کاهش تنشهای جهانی را دارد. دیدار برنامهریزیشده ترامپ و شی جینپینگ در اجلاس APEC، گمانهزنیها درباره یک توافق تجاری موقت یا دائمی را افزایش داده است. با توجه به تهدیدهای قبلی ترامپ مبنی بر اعمال تعرفههای ۱۰۰ درصدی بر کالاهای چینی، هرگونه توافق موقت یا کاهش تنش، ریسکزدایی در بازارهای سنتی را به همراه خواهد داشت و به طور کلی داراییهای پرریسک از جمله بیتکوین را تقویت میکند. علاوه بر این، تقویت اتحاد ژاپن با آمریکا و سیگنالهای ثبات ژئوپلیتیکی در منطقه آسیا-پاسفیک، برای بازارهای نوظهور مانند کریپتو بسیار مفید است، زیرا ثبات سیاسی امکان تمرکز سرمایهگذاران بر رشد و نوآوری را فراهم میآورد.
در سطح سیاستهای پولی جهانی، بانک کانادا نیز در حال کاهش نرخ بهره است، که میتواند به تضعیف دلار کانادا (لوونی) و جذابتر شدن کالاها و داراییهای جایگزین منجر شود. در اروپا، بانک مرکزی اروپا (ECB) سیاست نرخ بهره را ثابت نگه داشته است، اما تورم سرسختانه در بخش خدمات همچنان نگرانی اصلی این قاره است. این ترکیب از سیاستها، تصویری از جهان را ترسیم میکند که در حال گذار به سمت یک فاز جدید از انبساط پولی جهانی است – محیطی که در آن داراییهای غیرمتمرکز و ضد تورمی مانند بیتکوین میتوانند به اوج درخشش خود برسند.
اما ضروری است که نگاهی واقعبینانه به بازار داشته باشیم. شاخص ترس و حرص (Fear & Greed Index) در سطح ۳۶ قرار دارد، که نشاندهنده یک 'ترس ملایم' در میان نوسانات اخیر است. این ترس، برخلاف طمع شدید، میتواند نشاندهنده پتانسیل صعودی بیشتر باشد، زیرا هنوز بخش بزرگی از سرمایهگذاران وارد فاز 'هیجان' نشدهاند. فعالیت نهنگها (Whales)، به خصوص آنهایی که نرخ برد ۱۰۰ درصدی در معاملات اخیر داشتهاند، نشان میدهد که پوزیشنهای لانگ جدیدی باز کردهاند. این موضوع، هرچند نشاندهنده اعتماد بزرگترین بازیگران بازار است، میتواند همزمان به معنای آمادگی بازار برای نوسانات ناگهانی باشد، زیرا این نهنگها میتوانند در صورت سود کافی، به سرعت برای برداشت سود اقدام کنند. پیشبینیهای بلندپروازانه، مانند پیشبینی تام لی مبنی بر رسیدن بیتکوین به ۲۰۰ هزار دلار در ۶۵ روز آینده، هیجان زیادی را به بازار تزریق میکند. با این حال، تحلیلگران تکنیکال معتقدند که سطوح مقاومتی کلیدی در محدوده ۱۱۴,۵۰۰ تا ۱۱۷,۲۰۰ دلار چالشبرانگیز خواهند بود و عبور پایدار از این محدوده نیاز به حجم بالایی از فشار خرید نهادی دارد.
در نهایت، بیتکوین فراتر از یک دارایی مالی صرف است؛ این پدیده نمادی از نوآوری مالی، استقلال پولی و مقاومت در برابر کنترلهای دولتی است. در حالی که جهان همچنان با عدم قطعیتهای سیاسی، اقتصادی و مالی دست و پنجه نرم میکند، این ارز دیجیتال راهی قدرتمند برای تنوعبخشی به پورتفولیو و حفظ قدرت خرید ارائه میدهد. سرمایهگذاران هوشمند، در این لحظه حساس، باید پورتفولیوی خود را با دقت بررسی کنند و این سؤال را از خود بپرسند: آیا بیتکوین، به عنوان یک دارایی ضدسیستم و با پتانسیل رشد نامحدود، جایگاه شایسته خود را در سبد داراییهای من دارد؟