بیتکوین، این پدیده مالی که مانند یک پیشرو و قهرمان در قلمرو گسترده بازارهای جهانی عمل میکند، همیشه با نوسانات شدید، دورههای صعود خیرهکننده و سقوطهای ناگهانی، سرشار از استقامت بوده است. در تاریخ ۶ نوامبر ۲۰۲۵، با بررسی تحولات اولیه بازار در منطقه زمانی گرینویچ (GMT)، مشاهده میشود که قیمت BTC توانسته است یک بازگشت قابل توجه از آستانه حساس ۱۰۰ هزار دلاری داشته باشد و در حال حاضر در محدودهی ۱۰۴ هزار دلار معامله میشود. کندل روزانه معاملات در سطح ۱۰۲,۸۰۰ دلار بازگشایی شد، که نشاندهنده شروعی آرام، اما مملو از امید به تداوم حرکت صعودی است. این صرفاً یک عدد یا قیمت لحظهای نیست؛ بلکه نمادی از انعطافپذیری و پایداری در برابر تمامی طوفانهای اقتصادی و سیاسی است که جهان امروز با آنها دست و پنجه نرم میکند.
نزول اخیر قیمت زیر مرز ۱۰۰ هزار دلار، که اولین نمونه از اواخر ماه ژوئن محسوب میشد، یک شوک واقعی به کل سیستم بازار وارد کرد. این رویداد باعث شد که گروه قابل توجهی از سرمایهگذاران بلندمدت، همان کسانی که سالها بیتکوین خود را با ایمان به آیندهی آن حفظ کرده بودند، اقدام به فروش گسترده کنند. حجم فروش آنها به رقمی در حدود ۴۵ میلیارد دلار رسید. محرک اصلی این موج فروش، نگرانیهای عمیق و فزاینده نسبت به تعرفههای تجاری ایالات متحده بود که اقتصاد جهانی را تحت فشار قرار داده است. برای درک بهتر ابعاد ماجرا، کافی است تصور کنید که رهبران بزرگترین شرکتهای سوئیسی، از جمله رولکس و Partners Group، مستقیماً با رئیسجمهور ترامپ دیدار کردهاند تا در مورد کاهش تعرفه سرسامآور ۳۹ درصدی بر کالاهای وارداتی از سوئیس مذاکره کنند. این رقم، بالاترین نرخ تعرفه اعمال شده بر کالاهای یک کشور توسعهیافته در سالهای اخیر است. این تعرفهها نه تنها هزینهها را بالا میبرند، بلکه کل زنجیرههای تامین جهانی را مختل کرده و سرمایهگذاران را به سمت ابزارهای محافظت از سرمایه (هجینگ) سوق میدهند. گزارشهای اقتصادی منتشر شده توسط TD Economics به وضوح نشان میدهد که تأثیرات اولیه این تعرفهها بر تجارت جهانی چگونه بوده است؛ واردات ایالات متحده پیش از اجرای تعرفهها افزایش یافت، که این امر به کاهش جزئی کسری تجاری با کشورهایی چون چین و کانادا منجر شد، اگرچه در نگاه کلی و بلندمدت، تصویر کلی تجارت بینالمللی تغییر چندانی نکرده است.
اما آیا این حرکت نزولی را میتوان پایان راه بیتکوین و بازار کریپتو دانست؟ پاسخ قطعاً منفی است. بازار ارزهای دیجیتال به دلیل ماهیت خود، همواره با چرخشها و غیرقابل پیشبینی بودنهای خود شناخته میشود. در همان زمانی که فشار فروش از سوی هولدرهای بلندمدت در حال اعمال بود، بازیگران بزرگ بازار که به آنها «نهنگها» گفته میشود، با خرید ۵۵ میلیون دلار در بیتکوین و اتریوم، سیگنالی قوی از اعتماد به آیندهی بازار ارسال کردند. علاوه بر این، شاخص مدیران خرید خدمات (ISM Services PMI) برای ماه اکتبر به عدد ۵۲.۴ رسید که نشاندهنده تداوم گسترش و رشد بخش خدمات ایالات متحده است. این عدد، هرچند کوچک به نظر میرسد، اما از اهمیت بالایی برخوردار است؛ رشد مداوم در بخش خدمات به معنای افزایش اعتماد مصرفکننده و در نتیجه، افزایش تمایل به پذیرش ریسک در بازارهای مالی است. همچنین، دلار استرالیا و نیوزیلند نیز پس از تحمل ضرر و زیان، هر کدام به ترتیب ۰.۳ و ۰.۴ درصد رشد کردند که این امر معمولاً با افزایش ریسکپذیری عمومی در بازار سهام و به طور کلی، با روندهای صعودی بیتکوین همسو است.
حال، توجه خود را به فدرال رزرو، به عنوان نهاد کلیدی تصمیمگیرنده، معطوف میکنیم. استفن میرن، یکی از اعضای جدید هیئت مدیره فدرال رزرو، کاهش نرخ بهره در ماه دسامبر را یک «اقدام منطقی» توصیف کرده است. این دیدگاه بر این مبنا استوار است که نرخ تورم پایینتر از حد انتظارات باقی مانده و بازار کار نیز با گزارش ADP که ۴۲ هزار شغل جدید در اکتبر را نشان داد، ثبات خود را حفظ کرده است. با این حال، شرکت مدیریت سرمایه PIMCO هشدار داده است که تعطیلی احتمالی دولت، دادههای مربوط به تورم را مبهم کرده و میتواند احتمال کاهش نرخ در ماه دسامبر را پایین بیاورد، اما سناریوی پایه آنها همچنان بر کاهش نرخ به محدوده ۳.۵ تا ۳.۷۵ درصد متمرکز است. در همین حال، بدهی خانوارهای آمریکایی به ۱۸.۵۹ تریلیون دلار رسیده، اما نرخهای وام مسکن نسبتاً پایین مانده و حجم صدور وامهای جدید افزایش یافته است. این ثبات در بخش مسکن، به طور بالقوه میتواند سرمایهها را به سمت داراییهای جایگزین مانند ارزهای دیجیتال هدایت کند.
یک دیدگاه دیگر حاکی از آن است که افزایش عرضه پول، و نه سودآوری شرکتها، محرک اصلی تورم در اقتصاد کنونی است. این دیدگاه، به صورت جدی نقش چاپ پول مصنوعی توسط بانکهای مرکزی در ایجاد اختلال در سیستم قیمتگذاری را برجسته میکند. برای بیتکوین، این بدان معناست که نقش آن به عنوان یک ابزار قوی برای «هجینگ» یا محافظت در برابر تورم، بیش از پیش تقویت میشود؛ عرضه ثابت ۲۱ میلیون کوین، آن را در برابر بیارزش شدن ارزهای فیات تورمی مقاوم میکند. بانک مرکزی کانادا نیز اخیراً نرخ بهره خود را به ۲.۲۵ درصد کاهش داده و از انقباض ۱.۶ درصدی در تولید ناخالص داخلی (GDP) ناشی از تعرفههای تجاری خبر داده است. این موجها به طور طبیعی به بازار کریپتو میرسند؛ هرگاه اقتصادهای سنتی دچار تزلزل میشوند، بیتکوین گاهی به عنوان یک پناهگاه امن (هرچند پرنوسان) در نظر گرفته میشود.
در بازارهای پیشبینی، شانس تأیید تعرفههای ترامپ توسط دیوان عالی کشور، پس از ابراز شک و تردید قضات محافظهکار در جلسات اخیر، به ۳۰ درصد کاهش یافته است. این کاهش در میزان عدم قطعیت سیاسی میتواند یک عامل مثبت برای بازارها تلقی شود. گزارشهای Wells Fargo نشان میدهد که فعالیت بخش خدمات همچنان ادامه دارد، اگرچه تعرفهها منجر به افزایش هزینهها شدهاند؛ به طوری که شاخص قیمت پرداختی به سطح ۷۰ رسیده است که نشاندهنده یک اوج سهساله است. با این حال، کاهش تورم در بخش خدمات تا حدودی این فشار هزینهای را خنثی کرده است.
تحلیلگران بازار چه میگویند؟ شرکت سرمایهگذاری گلکسی (Galaxy) هدف قیمتی خود را برای پایان سال تعدیل کرده است، اما یک تحلیلگر دیگر معتقد است که اگر سطح ۱۰۱ هزار دلار به عنوان یک حمایت قوی حفظ شود، قیمت بیتکوین میتواند به ۱۲۰ هزار دلار برسد. شاخص قدرت نسبی (RSI) در حال حاضر حدود ۴۸ است که نشاندهنده شرایط نه «فروش بیش از حد» (oversold) و نه «خرید بیش از حد» (overbought) است، اما شاخص واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) نشانههایی از واگرایی مثبت (بولیش) را نشان میدهد. حجم معاملات همچنان توسط ورودیهای قابل توجه به صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) حمایت میشود. در شبکه اجتماعی X، بحثها داغ است؛ کاربران در حال پرسیدن این سؤال هستند که «آیا کف بازار ثبت شده است؟»، و تحلیلگرانی مانند Carl Moon دیدگاه صعودی دارند، در حالی که Lark Davis خط میانگین متحرک نمایی ۵۰ هفتهای (۵۰-week EMA) را به عنوان یک خط حیاتی و تعیینکننده میداند.
این نوسانات شدید در بازار، در واقع بازتابی از پیچیدگیها و بینظمیهای جهان ما هستند. تعرفههای تجاری، مسیر بازرگانی جهانی را به هم میریزند، فدرال رزرو اهرمهای سیاست پولی را تنظیم میکند، و سرمایهگذاران تصمیم میگیرند که بمانند یا بروند. با این حال، برای سرمایهگذاران هوشمند، این وضعیت یک فرصت بزرگ است. اگر قیمت بتواند بالای ۱۰۱ هزار دلار باقی بماند، فرصت خرید است؛ اگر این سطح حمایتی شکسته شود، باید احتیاط کرد و صبر پیشه کرد. در نهایت، بیتکوین همیشه ثابت کرده که توانایی بازگشت دارد – و هر بار، قویتر و آگاهتر از قبل باز میگردد. توانایی بیتکوین در جذب سرمایه در زمان عدم قطعیتهای کلان اقتصادی، آن را به یک دارایی بینظیر تبدیل کرده است که نمیتوان به سادگی از معادلات مالی حذف کرد. بحثهای جهانی در مورد نقش بیتکوین به عنوان «طلای دیجیتال» بیش از پیش جدی شده و نهادهای مالی سنتی نیز به تدریج مجبور به پذیرش این دارایی به عنوان یک کلاس سرمایهگذاری مشروع هستند. این داستان نوسانات، تنها بخشی از تکامل بلندمدت یک سیستم مالی جایگزین است که در حال بلوغ است.
پذیرش این واقعیت که قیمت بیتکوین تحت تأثیر ترکیبی از عوامل فنی بازار، سیاستهای پولی بانکهای مرکزی، و تصمیمات ژئوپلیتیک بینالمللی قرار دارد، کلید درک ماهیت پیچیده آن است. سرمایهگذاران باهوش، نوسانات کوتاهمدت را به عنوان نویز میبینند و بر روی تصویر بزرگتر تمرکز میکنند: پذیرش فزاینده، توسعه زیرساختها، و کمبود عرضه در بلندمدت. هر بار که قیمت به شدت کاهش مییابد، مکانیزم تصفیه بازار فعال شده و دستهای ضعیف را خارج میکند تا راه برای ورود سرمایه با استراتژی قویتر باز شود. این مقاومت در برابر سقوط و توانایی بازیابی، در ذات بیتکوین ریشه دارد و تفاوت اصلی آن با داراییهای سنتی است. نگاه به سالهای گذشته نشان میدهد که هر سطح مقاومتی که شکسته شده، پس از مدتی به یک حمایت قوی تبدیل شده است. این روند، داستان رشد تدریجی یک دارایی است که هدفش جایگزینی نیست، بلکه همزیستی و ارائه یک راهکار مالی برتر در دنیای مدرن است. در نهایت، باید گفت که آینده بیتکوین نه تنها به کدنویسی آن، بلکه به تصمیمات جمعی میلیونها نفر در سراسر جهان بستگی دارد که به آن اعتماد کرده و آن را به عنوان یک دارایی با ارزش نگهداری میکنند. این اعتماد، قویترین اهرم بیتکوین است.