نظام مالی جهانی شاهد یک درگیری تاریخی میان غول مالی باسابقه، یعنی سویفت (SWIFT)، و رقیب نوظهور و تحولآفرین بلاکچینی، یعنی ریپل (Ripple)، است. محور این نبرد، بازار چند تریلیون دلاری پرداختها و انتقالات مالی فرامرزی است که شاهرگ حیات تجارت بینالمللی به شمار میرود. در سال ۲۰۲۵، این رقابت دیگر صرفاً سناریوی داوود در برابر جالوت نیست؛ بلکه یک تکامل پویا است که در آن هر دو طرف در حال تلاش برای مدرنسازی و کسب سهم بازار هستند. در حالی که سویفت از دههها اعتماد نظارتی و یک شبکه عظیم بهره میبرد، ریپل و دارایی بومی آن، XRP، بهبودهای ریشهای در سرعت، هزینه و مدیریت نقدینگی ارائه میدهند و اساساً تلاش میکنند تا قوانین مالی جهانی را از نو بنویسند. این تحلیل عمیق، مزایای رقابتی اصلی، پیشرفتهای فناورانه و موانع نظارتی پیش روی هر بازیگر را بررسی میکند و دیدگاهی روشن از اینکه چه کسی در اواسط دهه ۲۰۲۰ از مزیت استراتژیک برخوردار است، ارائه میدهد.
معماری فناورانه: پیامرسانی قدیمی در مقابل دفتر کل توزیعشده
سویفت که در دهه ۱۹۷۰ تأسیس شد، عمدتاً به عنوان یک سیستم پیامرسانی امن عمل میکند. این سیستم مستقیماً ارزش را نگهداری یا منتقل نمیکند؛ بلکه دستورالعملهای استاندارد شده را بین بیش از ۱۱,۰۰۰ مؤسسه مالی عضو در ۲۰۰+ کشور و قلمرو ارسال میکند. این اتکا به شبکه بانکداری کارگزاری به این معناست که یک انتقال بینالمللی اغلب شامل چندین بانک واسطه (حسابهای نوسترو/وسترو) است که هر یک لایهای از زمان، هزینه و پیچیدگی را اضافه میکنند. حتی با معرفی سویفت جیپیآی (SWIFT gpi) که امکان ردیابی سرتاسری و مسیریابی سریعتر را فراهم میکند، این سیستم همچنان اساساً وابسته به یک فرآیند متوالی و تکهتکه باقی میماند. اگرچه سویفت جیپیآی موفق شده است زمان تسویه را برای درصد قابل توجهی از پرداختها به کمتر از ۲۴ ساعت کاهش دهد، اما معماری زیربنایی آن ذاتاً محدود به ساعات کاری سنتی بانکداری و زیرساختهای قدیمی است.
در مقابل، ریپلنت (RippleNet) بر اساس فناوری دفتر کل توزیعشده (DLT) ساخته شده است. محصول شاخص آن، نقدینگی درخواستی (ODL)، از ارز دیجیتال XRP به عنوان یک دارایی پلزن تقریباً آنی برای تسویه حسابهای فرامرزی استفاده میکند. این فرآیند انقلابی است: یک بانک ارز فیات را ارسال میکند، که بلافاصله به XRP تبدیل میشود، در مدت ۳ تا ۵ ثانیه از طریق دفتر کل XRP (XRPL) بسیار کارآمد ارسال میشود و سپس توسط مؤسسه مالی دریافتکننده به ارز فیات مقصد تبدیل میشود. این تراکنش کامل نیاز بانک دریافتکننده به پیشتأمین حسابها با ارز فرستنده را دور میزند، و بهطور مؤثری میلیاردها دلار سرمایه قفلشده را آزاد میکند و اصطکاک سنتی مرتبط با تبادل ارز خارجی را از بین میبرد. مکانیسم اجماع ریپل، که متکی به شبکهای از اعتبارسنجهای تعیینشده است، تسویهای سریع و کارآمد از نظر انرژی را تضمین میکند و آن را بهشدت از بلاکچینهای اثبات کار (Proof-of-Work) متمایز میسازد.
---
معیارهای رقابتی اصلی: سرعت، هزینه و نقدینگی
آشکارترین تفاوت میان این دو سیستم در شاخصهای کلیدی عملکردی نهفته است که برای مؤسسات مالی و مشتریان ارزشآفرینی میکنند:
* سرعت تراکنش: سویفت، حتی با وجود جیپیآی، معمولاً بین ۱ تا ۵ روز کاری برای تسویه کامل زمان میبرد، به خصوص در مسیرهای پیچیده. ریپلنت، با استفاده از ODL، تسویه تقریباً آنی را ارائه میدهد که معمولاً در ۳ تا ۵ ثانیه انجام میشود. برای خزانهداریهای شرکتی یا خدمات انتقال وجه که جریان نقدی برایشان حیاتی است، این تفاوت سرعت نه تنها یک مزیت، بلکه یک تغییر پارادایم است.
* کارایی هزینه: انتقالهای سویفت شامل زنجیرهای از بانکهای کارگزاری است که هر کدام هزینههای خاص خود را دریافت میکنند و اغلب منجر به هزینههایی در مجموع بین ۲۰ تا ۵۰ دلار برای هر تراکنش، بهعلاوه نرخهای نامطلوب تبادل ارز خارجی (FX) میشود. ریپلنت و XRPL این مقدار را به شدت کاهش میدهند. هزینه تراکنش در XRPL ناچیز است (اغلب کمتر از ۰.۰۱ دلار) و با استفاده از XRP به عنوان پل، سیستم کارآمدترین مسیر نقدینگی را پیدا میکند، هزینههای FX را بهینه کرده و اساساً هزینههای واسطهای را حذف میکند. این مزیت هزینه حیاتی است، به ویژه در مسیرهای انتقال وجه کمارزش و پرحجم جنوب شرقی آسیا و آمریکای لاتین.
* مدیریت نقدینگی: این برگ برنده ریپل است. اتکای سویفت به حسابهای نوسترو/وسترو پیشتأمین شده، مؤسسات مالی را ملزم میکند که سرمایه قابل توجه و غیرمولدی را در بانکهای خارجی بلوکه کنند. ODL، با استفاده از XRP به عنوان یک منبع نقدینگی آنی و درخواستی، به مؤسسات اجازه میدهد تا بدون نگهداری موجودی ارز خارجی، انتقالهای فرامرزی را انجام دهند و سرمایه را برای استفاده مولد آزاد کنند. این قابلیت یک مزیت عملیاتی و مالی بزرگ برای بانکها محسوب میشود.
پذیرش بازار و اثر شبکه در سال ۲۰۲۵
با وجود برتری فناورانه ریپل، سویفت همچنان از مزیت عظیمی که نیم قرن پیش کسب کرده است، برخوردار است. شبکه آن متشکل از بیش از ۱۱,۰۰۰ مؤسسه عضو همچنان استاندارد غالب است. با این حال، ریپلنت بهطور پیوسته یک شبکه قابل توجه با بیش از ۳۰۰ مؤسسه مالی و ارائهدهنده پرداخت در سطح جهانی ساخته است و تمرکز استراتژیکی بر بازارهای نوظهور دارد. مطالعات موردی، مانند ادغام ODL ریپلنت توسط UnionBank در فیلیپین، موفقیت در دنیای واقعی را نشان داده است، که زمان و هزینههای انتقال را در مسیرهای حیاتی انتقال وجه به طور قابل توجهی کاهش داده است. SBI Holdings در ژاپن و مؤسسات مختلف در خاورمیانه نیز از راهحلهای ریپل برای پرداختهای سریعتر خزانهداری شرکتی استفاده کردهاند.
نکته مهم این است که سویفت درجا نمیزند. این شرکت بهطور تهاجمی سویفت جیپیآی را پیش برده است و بر روی پروژههای DLT و قابلیت همکاری با ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) خود کار میکند و خود را برای آینده بلاکچین آماده میسازد. علاوه بر این، هر دو پلتفرم در حال حرکت به سمت پذیرش استاندارد پیامرسانی مالی جهانی، ISO 20022 هستند. ریپلنت با در نظر گرفتن این استاندارد ساخته شده است، که فرمتهای داده غنی و انطباق آسانتر را تضمین میکند، در حالی که سویفت در حال مهاجرت سیستمهای قدیمی خود است. این همگرایی نشاندهنده آیندهای از همزیستی و قابلیت همکاری به جای جایگزینی کامل است، که در آن مؤسسات مالی ممکن است از لایه پیامرسانی مورد اعتماد سویفت در کنار لایه تسویه سریع ریپلنت استفاده کنند.
---
میدان نبرد نظارتی و استراتژیک
ضعف اصلی ریپل، و منبع اصلی عدم اطمینان بازار برای XRP، فضای نظارتی بوده است. دعوای حقوقی طولانی مدت با کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) بر سر طبقهبندی XRP به عنوان اوراق بهادار، یک چالش قابل توجه ایجاد کرد، به ویژه در بازار حیاتی آمریکای شمالی. اگرچه ریپل پیروزیهای حقوقی کلیدی کسب کرده است که شفافیت را فراهم کرد، اما بررسیهای نظارتی باقیمانده همچنان بر اعتماد بانکهای رده اول تأثیر میگذارد. از سوی دیگر، سویفت از ادغام عمیق و انطباق کامل با دههها مقررات مالی جهانی بهره میبرد و یک «پناهگاه امن» برای مؤسسات مالی بزرگ فراهم میکند.
با این حال، عدم اطمینان نظارتی شمشیری دو لبه است. تلاش ریپل برای یک ریل تسویه حساب غیرمتمرکز و خنثی میتواند در چشمانداز ژئوپلیتیکی فزاینده تکهتکه، که در آن ریلهای پرداخت غیرمتعهد و کارآمد بسیار ارزشمند هستند، به یک دارایی استراتژیک تبدیل شود. از منظر استراتژیک، میدان نبرد اصلی به سمت نقدینگی و انگیزهها تغییر میکند. ریپل همچنان به تشویق استفاده از ODL ادامه میدهد، در حالی که سویفت بر گسترش دسترسی جیپیآی و توسعه راهحلهای مبتنی بر بلاکچین خود برای کاهش زمان و هزینههای تسویه تمرکز دارد تا مزیت فناورانه ریپل را کماثر کند. در سال ۲۰۲۵، ریپل در نبرد کارایی و فناوری تحولآفرین پیروز است، اما سویفت در حال حاضر برنده جنگ برای اندازه شبکه و اعتماد نظارتی است. برنده بلندمدت کسی خواهد بود که بتواند سرعت DLT را با چارچوب انطباق جهانی مورد نیاز رگولاتورها و مؤسسات مالی رده اول ترکیب کند.