در فضای رقابتی و پرتنش ارزهای دیجیتال، دو غول اصلی، بیتکوین (Bitcoin) و اتریوم (Ethereum)، در مسیرهای متفاوتی حرکت میکنند. بیتکوین به عنوان «طلای دیجیتال» و یک ذخیره ارزش غیرمتمرکز شناخته میشود، در حالی که اتریوم خود را به عنوان «رایانه جهانی» و مرکز اصلی نوآوریهای مالی غیرمتمرکز (DeFi) تثبیت کرده است. یکی از جذابترین معیارهای رقابتی بین این دو، درآمد حاصل از کارمزد تراکنشها است؛ معیاری که نشاندهنده فعالیت اقتصادی واقعی در یک شبکه بلاکچین است. در حال حاضر، دادههای درونزنجیرهای اتریوم روندهای چشمگیری را نشان میدهند که پتانسیل سبقت مجدد این شبکه از بیتکوین در درآمد کارمزد را تقویت میکند. در کانون این پویاییها، دو عامل حیاتی قرار دارند: حجم عظیم اتریوم قفلشده در استیکینگ (Staking) و نقش محوری یک پروتکل استیکینگ مایع به نام لیدو (Lido).
اقتصاد کمیاب و شوک عرضه اتریوم
بررسی دادهها نشان میدهد که بیش از ۳۳ میلیون واحد اتریوم، که تقریباً ۲۷ درصد از کل عرضه در گردش این ارز دیجیتال را تشکیل میدهد، در قراردادهای استیکینگ قفل شده است. این مقدار، حجم قابل توجهی از عرضه را از بازار آزاد خارج کرده و مستقیماً بر مکانیسم عرضه و تقاضای اتریوم تأثیر میگذارد. در عمل، این قفل شدن، اثر یک شوک عرضه را به دنبال دارد: با کاهش عرضه در دسترس برای معامله، هر افزایش اندک در تقاضای کاربران برای فعالیتهای DeFi، NFT یا تراکنشهای عادی، پتانسیل بیشتری برای افزایش شدید قیمت دارد. این امر، اتریوم را در موقعیتی متضاد با بیتکوین قرار میدهد که ماهیت اصلی آن بر اساس کمبود عرضهی ثابت (۲۱ میلیون واحد) تعریف شده است، در حالی که اتریوم با مکانیزمهای عرضه و تقاضا، به سمت یک دارایی کمیابتر و حتی تورمزا حرکت میکند.
لیدو و ریسک تمرکززدایی
نقطه محوری بحثهای کنونی، نفوذ خیرهکننده لیدو است. لیدو، که یک پروتکل استیکینگ مایع است، به تنهایی کنترل بیش از ۳۱ درصد از کل اتریوم استیکشده را در اختیار دارد. از یک منظر، این موضوع نشاندهنده کارایی لیدو در ارائه بازده استیکینگ به کاربران و حفظ امنیت شبکه است. استیکینگ مایع به کاربران این امکان را میدهد که در ازای قفل کردن اتریوم خود، یک توکن نماینده (مانند stETH) دریافت کنند و از آن در اکوسیستم دیفای استفاده نمایند، که این خود نقدینگی را در بازار حفظ میکند. با این حال، این تمرکز قدرت در دستان یک نهاد، نگرانیهای جدی درباره تمرکززدایی را مطرح میکند. اگر لیدو یا ولیدیتورهای آن دچار مشکل امنیتی، خطای فنی یا نفوذ حاکمیتی شوند، تأثیر مخرب آن بر بیش از یک سوم کل اتریوم استیکشده و به تبع آن بر کل شبکه، میتواند فاجعهبار باشد. اصول زیربنایی کریپتو، که بر توزیع و عدم تمرکز تأکید دارند، با تسلط لیدو به چالش کشیده میشوند و این یک ریسک سیستمی است که جامعه اتریوم باید به طور جدی به آن رسیدگی کند، به عنوان مثال از طریق حمایت از پروتکلهای استیکینگ رقیب و غیرمتمرکزتر.
مقایسه درآمد کارمزد: اتریوم در مقابل بیتکوین
توانایی اتریوم برای سبقت گرفتن مجدد از بیتکوین در درآمد کارمزد، نشاندهنده تفاوت اساسی در مدلهای کسبوکار این دو شبکه است. درآمد بیتکوین عمدتاً از کارمزدهای تراکنشهای لایه اصلی (L1) و پاداشهای هاوینگ ماینرها حاصل میشود، که مورد دوم با گذشت زمان کاهش مییابد. در مقابل، اتریوم به دلیل عملکرد چندوجهی خود به عنوان یک پلتفرم قرارداد هوشمند، کارمزدها را از طیف گستردهای از فعالیتهای اقتصادی درونشبکهای دریافت میکند. این فعالیتها شامل صرافیهای غیرمتمرکز، پلتفرمهای وامدهی، بازارچههای NFT و تعاملات لایه دوم است. مکانیسم EIP-1559 (معرفی شده در ارتقاء لندن) بخش عمدهای از کارمزد پایه را میسوزاند و به طور موثر اتریوم را به یک دارایی ضدتورمی یا حتی تورمزا تبدیل میکند، که این امر «کارمزد» را به «درآمد واقعی» شبکه و ارزشافزوده برای هولدرهای باقیمانده تبدیل مینماید. هنگامی که فعالیتهای DeFi و NFT به اوج خود میرسند (مانند سال ۲۰۲۱)، کارمزدهای شبکه اتریوم به طور تصاعدی افزایش مییابد و درآمد حاصل از آن به راحتی از بیتکوین سبقت میگیرد. اگر روندهای بازار صعودی با نوآوریهای جدید دیفای همراه شوند، انتظار میرود که این اتفاق دوباره تکرار شود، زیرا تقاضا برای فضای بلاک اتریوم بسیار بالاتر از تقاضا برای تراکنشهای ساده بیتکوین است.
نقش حیاتی لایه دومها و راهحلهای مقیاسپذیری
کلید رشد مداوم درآمد اتریوم، نه تنها در افزایش کارمزد لایه اصلی، بلکه در موفقیت راهحلهای مقیاسپذیری لایه دوم (L2) مانند آربیتروم (Arbitrum) و آپتیمیزم (Optimism) نهفته است. این رولآپها (Rollups) با انتقال بار اصلی محاسبات و تراکنشها به لایهای ثانویه، ازدحام لایه اصلی را کاهش داده و کارمزدها را برای کاربران به شدت پایین میآورند. در نتیجه، این امر فعالیتهای اقتصادی کوچکتر و پرتکرار را امکانپذیر میسازد و به طور همزمان، با ارسال دستههای تراکنش به لایه اصلی برای نهایی شدن، تقاضا برای فضای داده لایه اصلی اتریوم را حفظ و تقویت میکنند. هرچه فعالیت در لایههای دوم بیشتر باشد، درآمد کارمزد لایه اصلی اتریوم (که از سوی رولآپها برای نهاییسازی تراکنشها پرداخت میشود) پایدارتر و بیشتر خواهد بود. طرحهای توسعه آتی مانند پروتودانکشاردینگ (Proto-Danksharding) و EIP-4844 با هدف کاهش بیشتر هزینه داده برای لایههای دوم، در نهایت کارایی اتریوم را به عنوان یک لایه تسویه نهایی افزایش داده و پایههای درآمد کارمزد آن را مستحکمتر خواهند کرد.
استراتژیهای رصد و تحلیل برای سرمایهگذاران
برای سرمایهگذاران و معاملهگران، درک و رصد معیارهای کلیدی اتریوم حیاتی است. ابزارهای تحلیلی درونزنجیرهای مانند Dune Analytics، Etherscan و Nansen منابع ارزشمندی هستند. معیارهایی که باید به دقت پایش شوند عبارتند از: درصد کل اتریوم استیکشده، درصد تمرکز استیکینگ توسط لیدو، نرخ تورم/کاهش تورم خالص اتریوم (Net Issuance Rate)، و درآمد روزانه کارمزد شبکه اتریوم در مقابل بیتکوین. مشاهده مداوم افزایش در اتریوم استیکشده، همراه با روند صعودی در درآمد کارمزد، سیگنالهای قوی برای یک بازار صعودی هستند. سرمایهگذاران باید در نظر داشته باشند که خرید اتریوم در زمانهایی که قیمت کاهش یافته (به عنوان مثال، پس از اصلاحات بازار) میتواند یک استراتژی هوشمندانه باشد، زیرا عرضه محدود و تقاضای ساختاری میتواند منجر به جهشهای قیمتی سریع شود. با این حال، باید ریسک تمرکز لیدو را نیز با دقت مدیریت کرد و بخشی از سرمایه را به گزینههای استیکینگ مایع غیرمتمرکزتر یا سایر داراییها اختصاص داد.
جمعبندی: آینده درآمد اتریوم
در مجموع، تحولات کنونی در اتریوم، به ویژه حجم گستردهای از ETH قفلشده و اکوسیستم پر جنب و جوش DeFi، پتانسیل قوی برای تکرار سبقت کارمزد از بیتکوین را نشان میدهد. اتریوم یک شبکه فعال اقتصادی است که درآمد کارمزد آن به طور مستقیم با میزان نوآوری و استفاده از قراردادهای هوشمند مرتبط است. این شبکه خود را به عنوان یک دارایی سهامی (Yield-Bearing Asset) تثبیت کرده است که به طور مداوم ارزش اقتصادی ایجاد میکند، در حالی که بیتکوین همچنان به عنوان یک کالای خام دیجیتال باقی مانده است. این تفاوت ماهیتی، در بلندمدت، میتواند اتریوم را به یک برنده بزرگتر در مسابقه «درآمد واقعی» تبدیل کند. با این حال، مدیریت ریسک تمرکز لیدو و اطمینان از پذیرش موفقیتآمیز راهحلهای لایه دوم، عوامل تعیینکنندهای خواهند بود که باید با دقت مورد توجه قرار گیرند. برای سرمایهگذاران، این دوره، فرصتی برای موضعگیری در یک دارایی با مکانیسمهای ضدتورمی قوی و یک نقشه راه توسعه فعال و هیجانانگیز است.